امامت از اصول دین است ؟
استاد قرائتی
قسمت اول
«امام» به معناى پیشوا و جمع آن «ائمّه» است. در حقیقت به آنچه از او پیروى مىشود امام مىگویند؛ خواه کتاب باشد یا انسان، حق باشد یا باطل.
اکنون که معناى امام روشن شد، براى اثبات این که امامت، یکى از اصول دین است، بهتر آن دانستیم که آیات و روایاتى را بیان کنیم و قضاوت را به عهده خوانندگان بگذاریم:
1- خداوند در حجّة الوداع، پیامبر را مخاطب قرار داده و مىفرماید: «یا ایّها الرّسول بَلّغ ما اُنزل الیک من ربّک و اِن لم تفعل فما بلّغتَ رسالته و اللّه یعصمک من الناس و اللّه لا یهدى القوم الکافرین»
اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگات بر تو نازل شده است به مردم برسان و اگر چنین نکنى، رسالت خدا را انجام ندادهاى (و رسالت تو بىسرانجام است) و بدان که خداوند تو را از خطرات احتمالى حفظ مىکند و خداوند کافران را هدایت نمىکند.
با توجّه به اینکه سوره مائده آخرین سورهاى است که در اواخر عمر شریف پیامبر نازل شده و با توجه به اینکه مسائل مربوط به توحید و معاد، از همان ابتداى بعثت به مردم گفته شده و با توجه به اینکه دستوراتِ نماز، جهاد، روزه، خمس و زکات در سالهاى اول هجرت صادر شده و اکنون سال دهم هجرى است و با توجّه به اینکه پیامبر، انسان ترسوئى نبود که خداوند این چنین سفارش کند وگرنه باید همان سالهاى اول بعثت که تنها بود بترسد نه سالهاى آخر که دهها هزار علاقهمند دارد و با توجّه به اینکه نحوه ابلاغ (جمع کردن تمام کاروانیان در گرماى سوزان مکه) و محل و زمان این دستور نیز منحصر به فرد است، با توجه به همه این مسائل، معلوم مىشود پیامى را که پیامبر باید برساند درباره موضوعى بسیار مهم است که پیامبرصلى الله علیه وآله از پیامدهاى آن و کارشکنى منافقان هراس دارد و آن مسئله جانشینى رسول خدا مىباشد. چنانکه عده بسیار زیادى از اصحاب رسول خدا که مورد قبول همه مسلمانان هستند نیز این ماجرا را نقل کرده و گفتهاند که آیه درباره ماجراى غدیر خم و مسئله جانشینى پیامبر است. براى آشنایى بیشتر مىتوانید به کتاب الغدیر و تفسیر نمونه مراجعه فرمائید.
2- در روایات متعدد یکى از امور زیر بنایى و اساسى اسلام، امامت و ولایت معرفى شده است، چنانکه در کتاب وسائل الشیعه، 39 حدیث و در کتاب مستدرک الوسائل، 17 حدیث آمده که مىفرماید: بنا و اساس اسلام بر چند موضوع استوار است و ولایت و رهبرى را از اساسىترین آنها مىداند، از جمله: امام باقرعلیه السلام مىفرماید: «بنى الاسلام على خمسة اشیاء: على الصلاة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایة» بناى اسلام بر نماز، زکات، حج، روزه و ولایت استوار است. زراره که از شاگردان بزرگوار امام بود، مىپرسد: کدام یک از این امور مهمتر است؟ امام مىفرماید: ولایت از همه مهمتر است و سپس چنین توضیح مىفرماید: «لانّها مفتاحهنّ و الوالى هو الدلیل علیهنّ»
زیرا ولایت، کلید سایر مسائل است و والى نقش رهبرى و هدایتِ مردم را به دیگر موارد دارد. البتّه شکى نیست که مراد از «ولایت»، اطاعت از امام معصوم است، چنانکه در بعضى روایات به جاى کلمه «ولایت»، اطاعت از امام آمده است. علاوه بر اینکه هر یک از نماز و روزه و حج و زکات به خاطر نبود امکانات مالى و بدنى قابل تغییر است، اما مسئله ولایت و رهبرى در هر حال ثابت و بدون تغییر است. از همه گذشته پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) براى معرفى و نصب امام، مدتها در بیابان غدیر خم براى تمرکز و اجتماع مردم صبر کرد و همین که همه مردم در مکان واحد جمع شدند مسئله رهبرى معصوم را بیان فرمود و حال آنکه براى بیان دیگر زیربناها چنین نکرد. امّا افسوس که مردم مسئله اصلى را رها کردند. در ایام حج به هنگام طواف خانه خدا در حالى که به کعبه نگاه مىکردم به این فکر فرو رفتم که خداوند این کعبه را شکافت و زایشگاه و گهواره على علیه السلام قرار داد و او نیز سرانجام کعبه را از بت و بتپرستى پاک سازى کرد. آنگاه نگاهى به طواف کنندگان بى ولایت کردم و گفتم: مردم مولود کعبه را رها کرده و به دور زایشگاه او مىگردند.